خاطره معصومه جون
سلام معصومه هستم ١٧ ساله از شیراز  اومدم با یه خاطره دیگه از سرما خوردگیم😖راسی من خاطرات دکتر پارسا رو خیلی دوست دارم فک کنم همه خاطراتشونو خونده باشم همینطور یکی ازخاطرات اقا پوریا😍خیلی باحال بود
 
خب منم به دلیل اینکه آسم دارم زیاد سرما میخورم پنج شنبه از ساعت ٥:٣٠ عصر  تا ١٠:٣٠شب بازار بودیم با خواهرم خیلی هوا سرد بود و پام خیلی درد گرفته بود یکم سرفه میکردم اما اهمیت نمیدادم  وقتی اومدیم خونه شام جاتون خالی فلافل خوردم😋شب ساعت دو نیم افتادم روسرفه هر بار که سرفه میکردم کل بدنم درد میگرفت تا پنج و نیم صبح خواب نرفتم بلند شدم رفتم یدونه استامینیوفن از یخچال برداشتم خوردم و  تب و لرز داشتم و خودم و چسبوندم به بخاری و خوابیدم صبح ساعت یازده بلندشدم  دیدم اصلا حال ندارم تا شب همینجور بودم که ساعت نه خوابیدم چشام باز کردم دیدم ساعت ١٠:٣٠   و مدرسه نرفتم مامانم کلی غرغر کرد که دیگه بمیری هم نمیزارم بری بیرون پاشو بریم دکتر
 اماده شدم و رفتیم خیلی احساس سرگیجه داشتم و چشمام باز نمیشد نوبتم شد و رفتم من خو صدام در نمی یومد مامانم گفت پنج شنبه رفته بیرون اینطوری شده آسم داره ولی اصلا مراقب خودش نیست  دکتره هم نگام کرد خندید گفت پس باید واسش هشت تا امپول بنویسم تا مراقب خودش باشه😶منم حاال خندیدن یا گفتن نه نداشتم  گفت واست چند تا امپول نوشتم داروهاتم بخور دو روز هم نرو مدرسه تا خوب شی مامانم گفت نه یه روز بستشع😑یکی نیس بگه تو میدونی یا اقای دکتر 😐والا هیچ دیگه رفتم درمانگاه اینقدر سر گیجه داشتم که حاله ایستادن نداشتم رفتم روی صندلی نشستم تا مامانم اومد یه امپول نوروبیون یا نوروبین هست نمیدونم یکی از اینا بود اون یکی هم یادم نیس اسمش چی بود😐رفتم داخل تزریقات و رو تخت خوابیدم و سعی میکردم خودم و اروم کنم که نههه درد نداره اروم باش چیزی نیس نخوایی خودت سفت بگیریا تا پرستاره اووومد محکم دستم کرد تو دهنم که ایی و اوویی نکنم اولی زد درد نداشت اما واااااااییی از دومییییی مردمممممممممم پام داشت میشکست مامانمم در اومده میگه تا تو باشی تو این سرما بری بیرون عذاب از این بدتر که حال نداشته باشی غرغر مامانت هم تو سرت باشه  😑بلند شدم و رفتم توی ماشین یه لحظه نگاه دستم کردم😦دیدم چقدر قرمز شدههههههههه بلانسبت سگ هم اینجوری دندون نمیگیره 😐و اصن اینقدر درد پام زیاد بود اصلا حواسم به دستم نبود الانم خیلی جاش قرمز شده
امید وارم شاد و خوش و سرحال باشید و هیچ وقت سرما نخورید مرسی😊که خاطرم و خوندید