سلام

بیتا هستم دقیق نمیدونم 29 سالمه یا 30😁

متاهل✋

یکی از سرگرمیایم اینه که تو کانال خاطراتتون رو بخونم با اینکه چندساله میخونم هنوز از ترسم چیزی کم که نشده بیشترم شده😂

بعضی خاطره‌ها برام خیلی جالبن و دور از واقعیت اینکه مثلا پنبه و اتیش کنار هم زیر یه سقف یکی می‌ره تو اتاق میخوابه یکی تو سالن😂یا نویسنده وارد جزعیات نشده یا من هیجاناتم خیلی زیاده یا برای نویسنده و پارتنرش کم یا..... احتمالات زیاده😬

بگذریم بریم سراغ خاطره برای دو سال پیش هست از خانه بهداشت چندینبار باهام تماس گرفتن که باید پسرتون رو بیارین یه واکسن نمیدونم چی چی برای بچه های از سال 95 به بعد باید بزنیم بچه رو بیارین واکسنشو بزنه از اونجایی که کرونا بود و من و پسرمم حتی یه نوعشو رد نکردیم هرنوعی از کرونا اومد اول ما گرفتیم😐بخاطر همین هی این واکسن زدنه موقعیتش جور نمیشد

یبار زنگ زدن با حالت دعوا و تهاجمی خیلی جدی گفتن یعنی چی که همش بچه سرماخورده ویروس گرفته بیارش دیگه وقت واکسنش میگذره (داخل پرانتز بگم که ما رعایت میکردیم هیجا هم نمیرفتیم فقط شوهرم هرروز میرفت سرکار ویروس جدید میگرفت میومد به ما انتقال میداد)

خلاصه یه روز تونستیم بریم مدارک رو بردم گفتن اول سوال هارو جواب بدین بعد واکسن بزنیم یه دنیا سوال پرسیدن یکی از سوال ها این بود خانم... شما اخرینبار کی واکسن کزاز زدی گفتم 15 سالگیم دیگه گفتن خیلی وقته ده سالش تموم شده چرا دوباره نزدین گفتم نمیدونستم😐میدونستم ولی😭همون 15 سالگیم که زدم کلی اذیت شدم گفتن اول واکسن شما رو میزنیم بعد پسرتون خانمه گفت گل پسر ببین مامان نمیترسه توام یاد بگیر قیافه من واقعا دیدنی بود😂رفتیم داخل یه اتاق رو تخت نشستم اماده شدم دست چپمو گرفتم که واکسن بزنن خانمه اومد گفت دستتو چرا اینقد سفت گرفتی مشتتو واکن نترس چیزی نیست😐دستمو شل کردم پنبه کشید تزریق کرد پسرمم داشت با دقت نگاه میکرد خیلیییییی دردم اومد اما بخاطر پسرم یه لبخند کاملا مصنوعی و پر درد زدم که انگار مثلا درد نداره چیزی نیست دستم خیلی سنگین شد بعدش بلند شدم لباسمو مرتب کردم رفتیم یه اتاق دیگه برای واکسن پسرم که وارد جزعیاتش نمیشم

یک هفته کامل طول کشید تا درد دستم خوب بشه شوهرمم مدام میگفت ناز نازی هربار میخواست اذیتم کنه انگشت میزد جای واکسن دادمو درمیاورد 😂

متاسفانه جزع نویسنده های موفق کانال نیستم اما حتما جزع خواننده های موفق هستم✋

ایام به کام همگی