سلام دوستان من اومدم با یه خاطره دیگه

گفته بودید سنت رو چرا نگفتی

پس یه بیوگرافی بگم من سارا ۲۶ ساله همسرم محمد ۳۱ ساله ۵ ساله ازدواج کردیم من یه خواهر و یه برادر هم دارم فعلا بچه نداریم.

بریم سراغ خاطره چند وقت پیش همش احساس خستگی میکردم دوست داشتم همش بخوابم محمد زنگ میزد میگفت چیکار میکنی؟ میگفتم خواب بودم یا دوستام قرار میذاشتن بریم بیرون نمیرفتم میگفتم کار دارم ولی درواقع خسته بودم و میخواستم بخوابم. محمد گفت بیا بریم دکتر نمیشه که همش خوابت بیاد بیشتر وقتت رو خوابی! قبول نمیکردم میگفتم کار خونه زیاده منم خسته میشم ولی خودم هم از اینکه این همه میخوابم خسته شده بودم تا اینکه یه روز محمد گفت برات وقت دکتر گرفتم باید بریم دکتر از من انکار و از اون اصرار بالاخره تسلیم شدم و لباس پوشیدم رفتیم دکتر یکربعی معطل شدیم تا نوبت ما شد دکتر یه آقای مسن و خوش اخلاق بود شرح حال دادم دکتر گفت باید آزمایش بدی ببینم وضعت چطوره جواب آزمایش رو بیار ببینم تا بعد بهت دارو بدم ولی یه نوروبیون بزنی سرحالت میکنه گفتم نمیشه نزنم دکتر یه لبخندی زدی گفت بزنی بهتره که محمد به جای من جواب داد بله میزنه و تشکر کرد و اومدیم بیرون یه نگاه بهش کردم گفتم چرا جای من تصمیم میگیری؟! 😐گفت بزن بهت قول میدم سرحال میشی بعد رفت دارو رو گرفت و برگشتیم خونه محمد گفت خانمم الان برات بزنم یا شب؟ چپ چپ نگاش کردم گفتم گزینه هیچکدام گفت دقت نکردی فقط دوتا گزینه داشت 😏 ساراخانم الان بزن که شب بریم خونه مامانت اینا تا اونجا سرحال باشی گفتم باج میدی گفت خواهرت اینا هم اونجان 😉 من که یه هفته ای میشد که سمانه خواهرمو ندیده بودم چشمام برق زد گفتم به شرطی که آروم بزنی گفت چشم حتما حالا بیا دراز بکش تا من آمپول رو آماده کنم همونجا رو کاناپه دراز کشیدم استرس داشتم میدونستم نوروبیون درد داره محمد اومد شلوارمو کشید پایین پنبه کشید گفتم آخ... پشیمون شدم نمیخوام گفت من که هنوز نزدم قول میدم آروم بزنم تا کمتر دردت بیاد حالا یه نفس بکش تا نفس کشیدم و نیدلو وارد کرد منم شروع کردم به آخ و اوخ کردن گفتم درش بیار درد داره نمیخوام گفت الان تموم میشه یه نفس دیگه بکش آفرین تموم شد بعد پنبه گذاشت و یکم فشار داد. منم یه نفس راحت کشیدم ولی خیلی درد داشت 😥 محمد اومد پیشونیمو بوسید و گفت دیدی درد نداشت 😉من🤨 گفت یکم دراز بکش بعد پاشو حاضر شو بریم خونه مادرزن جان 😊😄

امیدوارم خوشتون اومده باشه 🌺

فرداش رفتیم آزمایشگاه که حتما اونم براتون مینویسم 🙏🏻